خرید از سراسر دنیا


» زمینه های اجتماعی حسادت

زمینه های اجتماعی حسادت

زمینه های اجتماعی حسادت در تعاملات روزمره


بررسی جامعه شناختی حسادت

از دهه 1970 نظریات گوناگونی در حوزه جامعه‏ شناسی احساسات ارائه شده است. اگر یک طیف نظری برای رویکردهای مختلف در جامعه‏ شناسی احساسات تصور کنیم، نسخه‏ های برساخت‏گرایی اجتماعی و اثبات‏گرایی دو سر این طیف را تشکیل می‏دهند و چندین نظریه مختلف در حد وسط جای می‏گیرند. نظریه‏ هایی که بر بعد اجتماعی احساس و ماهیت ذهنی آن تأکید دارند (برای مثال، نظریه تعاملی، کنش متقابل نمادین،روش‏ شناسی مردمی، پدیدارشناسی، نظریه نمایشی) به برساخت‏گرایی اجتماعی نزدیک هستند و نظریه‏ هایی که بر ابعاد زیستی، جهان شمول و ماهیت عینی احساس تأکید دارند (نظریه ساختاری، تضاد، مبادله) به طرف اثبات‏گرایی گرایش دارند.


براساس مباتی هستی شناختی رویکرد تفسیری- برساختی ، واقعیت آفریده انسان‏هاست و مستقل از فعالیت‏های اجتماعی آن‌ها وجود ندارد. واقعیت اجتماعی به ‌منزله محصول فرایندهایی در نظر گرفته می‏شود که از طریق آن‌ها کنشگران اجتماعی همراه با یکدیگر به مذاکره و توافق درباره معناهای کنش‏ها و موقعیت‏ها نائل می‏شوند؛ برخلاف واقعیت فیزیکی که باید توسط دانشمند تفسیر شود، واقعیت اجتماعی پیش تفسیر شده است؛ این واقعیت پیش از آن‏که دانشمندان اجتماعی کار تفسیر خود را آغاز کنند، مورد تفسیر قرارگرفته است.


برای تبیین و تفسیر حسادت ابتدا باید دانست، حسادت چیست؟ حسادت نسبت به چیزهای مطلوبی است که شخص ندارد. خصومت نسبت به مافوق و احساس منفی نسبت به کسی که بهتر از فرد است. به ‌عبارت‌ دیگر حسادت نسبت به کسی است که دارای برخی اشیاء و ویژگی‏های با کیفیت و مطلوب است که شخص ندارد و نمی‏تواند به دست آورد. هرگونه کیفیت و دستاوردی که باعث تحسین است، به‌احتمال زیاد به تحریک حسادت منجر می‏شود. برخی از این ویژگی‏ها عبارت است از: ثروت، جایگاه طبقاتی، قدرت، شهرت، منزلت، استعداد، سلامتی، نمرات خوب، چهره خوب و محبوبیت. حسادت فقط آرزوی به دست آوردن شی یا مزیتی که حسادت را تحریک می‏کند نیست، بلکه آرزویی بسیار تیره است که از دست دادن شی یا مزیت کسی که دارای آن‌هاست را می‏خواهد. حسادت لذتی مخرب است، شادی‏ های مخرب است که از مواجه با شکست یا رنج کسی که مافوق فرد است حاصل می‏شود.


همچنین حسادت از تقلید متفاوت است. در گفتار روزمره می‏توانیم بگوییم که حسادت چیز خوبی است، زیرا به مردم انگیزه می‌‏دهد، برای داشتن آن‏چه موجب حسادت آنان به دیگران شده است، سخت‏تر تلاش کنند. به جای حسادت به صاحب یک خودرو خوب، ما باید از او تقلید کنیم. این احتمالاً به آن معنی است که ما باید به سختی کار کنیم، مقدار زیادی پول پس‏ انداز کنیم و چنین خودرویی را برای خودمان خریداری نماییم. اخلاق سرمایه‏ داری ما را تشویق می‏کند، حسادت‏مان را به تقلید تبدیل نماییم، در نتیجه کاهش خطر آن حسود فقیر درخواست توزیع مجدد ثروت و مزایا را مطالبه می‏نماید. چون حسادت بسیار برانگیزاننده تفاوت‏هاست، نمی‏تواند به وسیله تقلید از بین برود، این نظرها حقیقت ندارد. اندکی حسادت می‏تواند به تقلید تبدیل شود در صورتی‏که افزایش سودمندی در دسترس است، اما مقدار زیادی حسادت در نتیجه تحمل نابرابری است که نمی‏توان از طریق تلاش زیاد آن را کاهش داد.


یکی از جامعه‏ شناسان برجسته رهیافت ساختمندی اجتماعی در جامعه‏ شناسی احساسات آرلی هوقشیلد است. هوقشیلد با استفاده از مدیریت عاطفه توانسته رابطه‏ ای بین تجربه عاطفی، قواعد احساسی و ایدئولوژی را بررسی کند. آن گونه که وی توضیح می‏دهد قواعد احساسی جنبه‏ ای از ایدئولوژی است که با عواطف سروکار دارد، ملاک‏هایی است که «آن‏چه در جریان احساس به درستی تصدیق شده یا تصدیق می‏شود» را تعیین و مشخص می‏سازد. در مقابل مدیریت عاطفه عمل لازم برای کنار آمدن با این قواعد احساسی است. از این نظر اعمالی که بر اساس مدیریت عاطفه صورت می‏گیرد صرفاً اعمالی شخصی نیست بلکه اعمالی است که تحت «هدایت» قواعد احساسی همگانی در تبادلات، مورد استفاده قرار می‏گیرد. قواعد احساسی در واقع، به اعمال مبتنی بر مدیریت عاطفه «الگویی اجتماعی» می‏دهد: الگوهایی که می‏تواند کم و بیش، بر حسب توزیع قدرت و اقتدار در جامعه‏ ای خاص، شکلی یکسان و مشابه داشته است .


مثال‏های متعدد روزانه از این‏که انسان چگونه باید در یک موقعیت از خود ابراز احساسات کند، حکایت از وجود قواعدی دارد که بر نحوه مدیریت احساسات ما تأثیر می‏گذارند. همچنین با توجه به این‏که دیگران چگونه احساسات ما را استنباط می‏کنند و بر آن واکنش نشان می‏دهند، می‏توان به وجود این قواعد پی برد. همچنین قواعد احساسات در مورد حسادت می‏تواند بگوید که افراد در چه موقعیت‏ هایی باید حسادت کنند.


تبیین جامعه شناختی حسادت

تمام کنش‏های انسانی دارای پیوست هیجانی است و تعاملات اجتماعی در بستری از هیجان شکل می‏گیرد.اگر هیجان را از زندگی بشر کنار بگذارند، شور زندگی باقی نخواهد ماند.


در قرن‏های هفده و هیجده فیلسوفان غالباً تصور می‏کردند، هیجان یا عاطفه امری غریزی و غیر عقلانی است.


احساس در نگاه اول پدیده‌ای روان‌شناختی می‏نماید؛ اما روان‌شناختی‌ترین پدیده‏ ها نیز می‏توانند تبیین جامعه‌شناختی بیابند.

احساسات به وسیله فرآیندهای اجتماعی و نیروهای اجتماعی، شکل می‏گیرند. بنابراین می‏توان گفت احساسات منعکس کننده هنجارها، نگرش‏ها، ارزش‏های گروه و همچنین افراد هستند.


از نگاه جامعه‌شناختی می‏توانیم از احساساتی سخن‌گوییم که اساساً بدون وجود ارتباط اجتماعی و کنش متقابل انسانی وجود خارجی نمیتوان یافت. حسادت یکی از این احساسات است.


گورنیه و روسو معتقدند: حسادت احساس منفی است که با دیدن امتیازی که نداریم یا آرزو داریم فقط ما داشته باشیم، به ما دست می‏دهد.


حسادت در میان همه مردم از سنین و فرهنگ‏های مختلف فراگیر است و یک احساس جهانی است.


می‌توان گفت، حسادت یک واکنش ذهنی به وضعیت نامطلوب اجتماعی است که از مقایسه با مزایای دیگران در حوزه‏ های ارتباط شخصی ساخته ‌شده است و هر جا که مردم خود را با دیگران مقایسه می‏کنند و احساس کنند که از آن‌ها کمترند حضور دارد.


حسادت ترکیبی از تجربه حالات روانی ناخوشایند است – ازجمله حقارت، بی‏ عدالتی ذهنی و خشم – که تمایل داریم از دیگران پنهان کنیم بر این اساس، این هیجانات منفی ممکن است انگیزه شماری از رفتارهای ضد اجتماعی همچون جرم و جنایت، به خطر انداختن منفعت شخصی برای کاهش دادن سود دیگران و خوشحالی که در پاسخ به شکست یا زیان دیگران ایجاد نماید


نتایج تحقیقات نشان می‏دهد که حسادت تأثیر قدرتمندی بر رفتار مخرب افراد دارد . حسادت می‏تواند در سطح خرد به روابط آسیب برساند، کیفیت زندگی اجتماعی فرد را تحت تأثیر قرار دهد و رضایت از رابطه فرد را کاهش دهد


همچنین حسادت باعث می‏شود که روابط کاری تیره‌ و تار گردد، تمایل به باقی ماندن در کنار همکاران موفق را از بین می‏برد و درنتیجه فرصت‏ها از دست می‏روند و ناکارآمدی در سازمان به وجود می‏آورد.


منون و تامسون متوجه شدند که حسادت در سطح میانه می‏تواند اثرات منفی را در سراسر سازمان گسترش دهد. برخی حتی از پیامدهای منفی حسادت در سطح کلان سخن گفته‏ اند. به عنوان نمونه، میتسوپلاس دریافت که حسادت می‏تواند به اقتصاد ملی ضربه بزند.


حسادت ممکن است دیکتاتورها و نخبگان برخی از کشورها را تحریک کند که از توسعه اقتصادی کشور جلوگیری کنند، نه‌تنها به خاطر این‏که می‏خواهند از درآمد خود دفاع کنند، بلکه به دلیل این‏که می‏خواهند موقعیت سلطه خود را حفظ نمایند.


باوجود این‏که حسادت بدون ارتباط اجتماعی و کنش متقابل انسانی نمی‏تواند شکل بگیرد و اساساً یک احساس اجتماعی است و جامعه و فرهنگ نقش اساسی در تشدید آن دارد، تاکنون پاسخ دقیقی از منظر علم جامعه‏ شناسی در مورد آن داده نشده است و باوجود مسائل مختلفی که در سطح جامعه به وجود می‏آورد تاکنون کم‏تر به آن به‌عنوان یک پدیده اجتماعی نگریسته ‌شده است. این در حالی است که حسادت یک عامل پنهان در به وجود آوردن مسائل اجتماعی است.


یکی از مسائل مهمی که جهان معاصر با آن روبه‏ رو است، مسأله اخلاق به ویژه اخلاق اجتماعی است. اخلاق اجتماعی در انواع مختلفی از احساسات انسانی بروز می‏کند.احساساتی نظیر شرم، گناه، هم‏دردی، همدلی که اغلب احساسات اخلاقی در نظر گرفته می‏شوند، احساساتی که برای جامعه دارای کارکردهای مثبت هستند. اما حسادت در جامعه به عنوان احساسی غیر اخلاقی در نظر گرفته می‏شود و افراد به دلیل اینکه حسادت ازنظر هنجارها و ارزش‌های جامعه احساسی منفی تلقی می‏گردد و ابراز حسادت به‌طور آشکار و اعتراف به حسادت، سبب کاهش منزلت اشخاص می‏گردد، معمولاً آن را سرکوب و تکذیب می‏کنند و آن را از دیگران پنهان می‏کنند.


همین مسأله، بررسی جامعه‌شناختی حسادت و مسائل آن را مشکل می‏کند. بررسی تجربه‏ ها، ادراکات و تفسیرهای افراد در مورد حسادت کمک می‏کند که جنبه‏ های مختلف آن، آثار نظام‏های اعتقادی، هنجاری و باورداشت‌های هر جامعه بر این عاطفه، پیامدها و مسائلی که در زندگی انسان‏ها به وجود می‏آورد، شناسایی شود.


پژوهش های اجتماعی در موضوع حسادت


ویلکین و کونلی (2015) در پژوهشی با عنوان «حسادت و عصبانیت: تعدیل کنندهای واسط بین عدالت توزیعی و سرقت» انجام دادند.


روش این پژوهش آزمایش و حجم نمونه 160 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی هستند. آزمایش با دستکاری حقوق و مزایای تعدادی از دانشجویان صورت گرفت.


نتایج نشان داد حسادت عامل تعدیل‏گر بین رابطه عدالت توزیعی و سرقت است. رابطه معکوس بین عدالت توزیعی و حسادت و رابطه مستقیم بین حسادت و سرقت وجود داشت.


لیم و یانگ (2015) پژوهشی با عنوان «تأثیر حسادت و شرم کاربران شبکه‏ های اجتماعی روی مقایسه اجتماعی انجام شده درون سرویس‏های شبکه‏ های اجتماعی». انجام دادند.


نتایج این مطالعه که با روش پیمایش و بر روی 446 نفر دانشجو انجام شده نشان داد که مقایسه اجتماعی 35 درصد از تغییرات حسادت کاربران را پیش بینی می‏ماید.


3کراسنوا و همکاران (2013) پژوهشی را با عنوان «حسادت در فیس‏بوک: یک تهدید مخفی برای رضایت از زندگی کاربران» انجام دادند.


روش انجام این پژوهش پیمایشی و حجم نمونه 584 نفر از کاربران فیس‏بوک بود.


نتایج این پژوهش نشان داد که حسادت عامل واسط بین الگو برداری‏های منفعل کاربران فیس‏بوک و رضایت از زندگی آنان است، بدین صورت که الگو برداری‏های منفعل کاربران فیس‏بوک تأثیرگذار بر حسادت و حسادت بر رضایت از زندگی کاربران فیس‏بوک تأثیر دارد. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که الگوبرداری منفعل کاربران فیس‏بوک در دراز مدت باعث کاهش رضایت از زندگی کاربران و افزایش مقایسه اجتماعی صعودی خواهد شد.


استینبس و سینگر (2013) پژوهشی را با عنوان «اثرات مقایسه اجتماعی در احساسات و رفتار اجتماعی در طول کودکی» انجام دادند.


روش انجام این تحقیق آزمایشی و حجم نمونه شامل 182 کودک 7 تا 13 ساله بود.


نتایج نشان داد که کودکان در هنگام پیروزی بیش از آن‏که از برد خود خرسند هستند از شکست رقیب خود خوشحال هستند، برعکس، کودکان هنگام باخت بیشتر به دلیل پیروزی رقیب‏شان ناراحت می‏شوند. همچنین حسادت و لذت بردن از بدبختی دیگران با یکدیگر به‏ شدت در ارتباط هستند. یافته‏ های دیگر حاکی از آن است که با افزایش سن، بدخواهی، کینه‏ ورزی و نابرابری گریزی افزایش می‏ یابد.

آترگ (2013) تحقیق خود را با عنوان «حسادت و ارتباط نزدیک: بررسی ابعاد خوب (واکنشی) و بد (مشکوک) حسادت رمانتیک» انجام داد.

روش انجام این تحقیق پیمایشی و حجم نمونه شامل 229 نفر بود.

یافته‏ ها نشان داد که اشخاص حسادت را بیشتر به شریک عشق خود ابراز می‏کنند؛ همچنین مشخص شد که نزدیکی کلی و ابعاد نزدیکی رابطه معکوس با حسادت شناختی دارند.

هریس و هنیگر (2013) پژوهشی را با عنوان «حسادت، سیاست و سن» انجام دادند.

این پژوهش با روش پیمایشی انجام شد و حجم نمونه شامل 357 نفر است.

نتایج نشان داد که حسادت و سن در حد متوسط باهم در ارتباط هستند. جوان‏ترها حسادت بیشتری را بروز می‏دادند. ایدئولوژی و رویکرد سیاسی و حسادت ارتباط بسیار ضعیفی باهم نشان داد.

دل‏پریور و همکاران (2012) پژوهشی را با نام «حسادت: ویژگی‏های عملکردی و تمایز جنسیتی در طراحی ویژگی‏ها» انجام دادند.

روش انجام این پژوهش از نوع اکتشافی و حجم نمونه 215 نفر است.

نتایج نشان داد که زنان به «جذابیت فیزیکی، عاشقانه و باکره گی» بیش از مردان حسادت دارند؛ در حالی‏که مردان بیشتر به (داشتن شریک عشقی، استعدادهای ورزشی و وضعیت مالی برتر) حسادت می‏ورزند.

کروچر و همکاران (2012) پژوهشی را با نام «حسادت در هند و ایالات متحده: تجزیه و تحلیل میان فرهنگی از سه بعد حسادت» انجام دادند.

روش این تحقیق پیمایشی و حجم نمونه شامل 1111 نفر از مردم هند و 1087 نفر از مردم ایالات متحده بود.

نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در تمام ابعاد حسادت بین زنان و مردان وجود دارد. دین به عنوان یک پیش‏بینی کننده قوی برای حسادت شناخته شد؛ حسادت شناختی و عاطفی هندوها بالاتر بود و همچنین مسیحیان حسادت شناختی بیشتری از مسلمانان داشتند؛ در واقع نتایج این پژوهش نشانگر آن است که عوامل زیستی و بافت اجتماعی در حسادت اثر دارد. ون دیجک و همکاران (2006) پژوهشی را با عنوان «هنگامی که مردم از اوج سقوط می‏کنند: تجدید نظر در نقش حسادت در خوشحال شدن از بدبختی دیگران» به انجام رساندند.

روش انجام این پژوهش پیمایشی و حجم نمونه شامل 249 نفر است که به‏ صورت تصادفی انتخاب شدند.

نتایج نشان داد که حسادت، احساسات خصمانه و جنسیت، 17 درصد از واریانس خوشحال شدن از بدبختی دیگران را تبیین می‏کنند؛ به‏ علاوه جنسیت و خوشحال شدن از بدبختی دیگران، رابطه معناداری با یکدیگر داشتند.


منبع :

مقاله زمینه های اجتماعی حسادت در تعاملات روزمره - کاوه شکوهی فر



بازدید سایت خود را میلیونی کنید
فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب




  گردشگری ارم بلاگ   |   تهران وکیل   |   مشاور ایرانی در لندن   |   فروش تجهیزات ویپ  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


هدیه خرید جدیدترین تبلت سامسونگ (بک کاور و محافظ رایگان) هدیه خرید جدیدترین تبلت سامسونگ (بک کاور و محافظ رایگان) مشاهده