وبلاگ مجلات | کتاب ها | منابع معتبر در وبلاگ jstor
» آیا هر کسی می تواند کارآفرین باشد؟
آیا هر کسی می تواند کارآفرین باشد؟
پدر پولدار از من و پسرش می خواست بدانیم کارآفرینی کار سخت و خاصی نیست و هر کسی می تواند کارآفرین باشد. او نمی خواست مدیر کارآفرین بودن در ذهن ما جوری باشد که به دیگران با دیده ی تحقیر نگاه کنیم و فکر کنیم که از آنها برتریم. به همین دلیل او می گفت: "همه توانایی مدیر کارآفرین بودن را دارند، همین پرستار بچه همسایه ات یک کارآفرین است. همچنین هنری فورد رییس شرکت فورد موتور. هر کسی که ذره ای شجاعت اولیه داشته باشد می تواند کارآفرین بشود. بنابراین فکر نکیند کارآفرینان آدم های خاصی هستند یا از دیگران بهترند. اما وظیفه شما این است که تصمیم بگیرید کدام نوع کارآفرین باشید؛ پرستار بچه یا هنری فورد؟ هر دو نفر آنها خدمات یا محصولات ارزشمندی ارائه می دهند و برای مشتریان مهم هستند. اما حیطه فعالیتشان بسیار با هم فرق دارد و در دو پهنای باند متفاوت فعالیت می کنند. تفاوتش مانند بازی فوتبال در تیم حرفه ای ها و بازی بچه ها در تیم دبیرستان و کالج است."
پس از زدن این مثال متوجه منظور پدر پولدار شدم. زمانی که دوران کالج خودم را در نیویورک می گذراندم تیم فوتبال ما این فرصت را یافت که با چند تن از بازیکنان حرفه ای فوتبال که در تیم نیویورک جتز بازی می کردند، بازی کند. این تمرین البته بسیار متواضعانه بود و ما که در تیم کالج بازی می کردیم متوجه شدیم علی رغم اینکه هر دو در یک سطح بازی می کنیم اما بازی آنها در سطح بالاتری است.
من به عنوان مدافع عقب اولین حرکت زشت خودم را زمانی انجام دادم که سعی کردم جلوی یکی از بازیکنان نیویورک جتز را که داشت به سمت عقب و دروازه ما می آمد، با تکل بگیرم. فکر کنم او اصلا متوجه نشد که من او را زده ام. او دقیقا در کنار من زمین خورد. مثل این بود که بخواهم جلوی کرگدن آماده ای را بگیرم. من به او آسیب نزدم اما او مرا زخمی کرد. هر دوی ما هم قد و قواره بودیم. اما پس از آنکه به او تکل زدم فهمیدم که تفاوت ما فقط جسمی نیست. او استعداد، شوق و قلب ذاتا مستعدی داشت که بازیکنی فوق العاده باشد. درسی که آن روز یاد گرفتم ایم بود که گرچه هر دوی ما یک بازی را انجام می دادیم اما در یک سطح بازی نمی کردیم. همین امر در دنیای تجارت و بازی کارآفرین بودن هم صادق است.
همه می توانند کارآفرین باشند و این کار خارق العاده ای نیست. سوال مهمتری که در طراحی یک تجارت باید پرسید این است که: "در چه سطحی می خواهید بازی کنید؟"
حال که بزرگتر و عاقل تر شده ام در توهم تبدیل شدن به توماس ادیسون، هنری فورد، استیو جابز یا والت دیسنی نیستم.
اما هنوز هم می توانم از آنها به عنوان مربی و الگو بیاموزم. درس شماره یک پدر پولدار هم دقیقا همین است: "یک تجارت موفق قبل از آنکه واقعا وجود داشته باشد خلق می شود".
مهمترین وظیفه یک مدیر طراحی کردن تجارتی موفق قبل از پی ریزی آن است.
پی ریزی زیربنای موفقیت- طراحی تجارت
خیلی از کارآفرینان تازه کار وقتی به یاد کالای جدید یا فرصتی می افتند که می تواند آنها را ثروتمند کند، ذوق زده می شوند. متاسفانه بیشترشان وقت و توجه خود را به جای گذاشتن بر روی طرح ریزی تجارت صرف آن محصول یا فرصت می کنند. کار خوبی که قبل از استعفا می توانید انجام دهید این است که زندگی و انواع کارهای تجاری مدیران کارآفرین را مطالعه کنید. ایده خوبی است که برای خودتان مربی و راهنمایی هم در این مسیر پیدا کنید که خودش کارآفرین یک تجارت باشد. اغلب اتفاق می افتد که افراد از کسانی توصیه های تجاری می گیرند که تجربه شان در تجارت در حد یک کارمند بوده است نه کارآفرین.
B-I در بخش بعدی این کتاب به معرفی مثلث می پردازیم که جرئیات لازم برای تاسیس هر نوع تجارتی را صرف نظر از کوچک و بزرگ، صاحب امتیاز یا شخصی بودن، فامیلی یا عمومی بودن برای تان شرح می دهد. به محض آنکه با جزئیات مختلف تشکیل دهنده تجارت ها آشنا شدید، آنوقت طراحی یک تجارت با ارزیابی تمام جوانب برایتان آسان می شود.
توصیه ما به شما این است که در کنار تاسیس تجارت شغل روزانه تان را هم نگه دارید و این کار را نه بخاطر پول درآوردن بلکه بخاطر کسب تجربه انجام بدهید. یعنی اینکه حتی اگر تجارت پاره وقت تان برایتان درآمدزا نباشد، به جایش چیزی به دست می آورید که بسیار مهم تر از پول است و آن تجربه ای واقع ای است. علاوه بر تجارت درباره خودتان هم چیزهای زیادی می آموزید.
یک جایزه
یکی از دلایل موفقیت تجارت پدر پولدار این بود که کارش توسط من، شارون و کیم راه اندازی شده بود. هر یک از ما تجربیات و دیدگاه های خودمان را وارد کار کردیم. شارون در کارش آنقدر حرفه ای بود که او را اصطلاحا شاگرد زرنگ می نامیدیم. در واقع او حسابدار خبره ای بود که وارد کار تجارت شده بود. او قبل از مشارکت با من و کیم شخصا چندین شرکت را راه اندازی کرده بود. به عنوان جایزه ای برای شما ازس شارون خواستم که دیدگاه های بی نظیر و نتیجه گیری ها و تجربیات خودش با هر درس را با شما در میان بگذارد.
منبع :
کتاب پیش از آنکه کارتان را رها کنید ( مجموعه پدر پولدار پدر بی پول) رابرت کیوساکی
ترجمه محمد رضا آذینی
