دوره ای که به جرات میتونه ورق زندگیتو عوض کنه!


» کتاب نقشه هایت را بسوزان

کتاب نقشه هایت را بسوزان

نقشه هایت را بسوزان - یادداشتی بر این کتاب

ترجمه و انتشار داستانهای کوتاه امروز جهان می تواند نمونه هایی از سلیقه ها و نگاه های فعلی را در عرصۀ داستان کوتاه به دست دهد. کتاب حاضر سومین مجموعه از داستان های برگزیدۀ معاصر است که به این شیوه با ترجمۀ این قلم منتشر می شود؛ پیش از این نمونه هایی از این داستانها در دو مجموعۀ اینجا همۀ آدم ها این جوری اند و مشقتهای عشق ارائه شده بود. نُه داستانِ این مجموعه بین سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۰۷ در نشریات امریکایی و کانادایی منتشر شده اند، و در میان نویسندگان آنها جویس کرول اوتس و استیون کینگ برای خوانندگان ایرانی نام های آشناتری هستند. داستان ها از نظر سبک و شیوۀ روایت متنوع اند و مضامین متفاوتی دارند، ولی وجه اشتراک آنها مسائل انسان امروز است، مسائلی چون عشق، تنهایی، بیگانگی، فروپاشیدن خانواده، مهاجرت، جنگ، بیماری، و دغدغۀ مرگ و جاودانگی.

مترجم: مژده دقیقی


طرز تهیه چیز کیک پنیری بدون گلوتن مطلب مرتبط طرز تهیه چیز کیک پنیری بدون گلوتن

نگاهی به مجموعه داستان نقشه‌هایت را بسوزان

"نقشه‌هایت را بسوزان" مجموعه‌ای است از 9 داستان کوتاه آمریکایی قرن 20 م که توسط خانم مژده دقیقی ترجمه و گردآوری‌شده و انتشارات نیلوفر آن را روانه‌ی بازار کرده است. تنوع داستان‌های این مجموعه جهان‌بینی بزرگی در اختیار خواننده قرار می‌دهد. ­زبان شیوا و ساده و روایت های جذاب از ماجراهای گوناگون و از زبان آدم های مختلف از ویژگی های این کتاب است. داستان های مجموعه نقشه هایت را بسوزان از تجربه های انسانی می گوید که با بسته شدن کتاب باز در ذهن خواننده ادامه دارند. تجربه های تلخ، زنده و انسانی.

"دریاچه بهشت" اولین داستان این مجموعه از زبان پدری روایت می‌شود که همسر خود را ازدست‌داده و از دو دختر نوجوانش نگهداری می‌کند. در ابتدای داستان تقابل دو نسل به‌روشنی نشان داده‌شده است. حس پدری که دخترهایش در بازی راهش نمی‌دهند و خلأ ایجادشده در میانشان آزارش می‌دهد. مرد که استاد فلسفه‌ی تطبیقی است سعی می‌کند در تلاش برای نزدیک شدن به دنیای دخترها برخلاف میلش کارهایی انجام دهد که به مذاق آن‌ها خوش بیاید. "معنی بچه داشتن این است؟ اینکه بتوانی آن‌ها را به این وضوح ببینی، و هرگز ندانی که چه بگویی؟" (ص 33). پدر که زمانی در 19 سالگی به‌واسطه‌ی بورسیه تحصیلی از هنگ‌کنگ به نیویورک مهاجرت کرده، به همان اندازه با دنیای دخترهای نوجوانش غریب است که در سال 1982 در نیویورک غریب بوده است. او سعی دارد آن‌ها را درک کند. "من هم وقتی به سن شما بودم، درست مثل شما بودم" (ص15). در داستان " دریاچه بهشت" تفاوت نسل، دغدغه‌های یک دانشجوی مهاجر، فضای نیویورک سال 1982 و مسئولیت پدر بودن به زیبایی بیان می‌شود. غربت و فقری که گریبان گیر پسری 19 ساله‌ی مهاجر شده و تقلا برای یافتن شغل و منبع درآمد، عدم داوری و سعی پدر در درک دنیای دخترها و وظایف و مشغله‌های عقب‌افتاده‌ی استاد دانشگاه همه بخشی از عمر یک انسان است. "زمان مثل آب از میان انگشت‌هایم می‌لغزد" (ص 15). در داستان " دریاچه بهشت" ماجراها در خطی موازی در زمان‌های گوناگون درحرکت‌اند و سرانجام در یک نقطه به هم می‌رسند و آن نقطه دریاچه بهشت است. "پس اگر دریاچه بهشت وجود داشته باشد، همان‌جایی است که ما هستیم. درست مقابل ما" (ص33).

"نقشه‌هایت را بسوزان" دومین داستان از همین مجموعه به قلم رابین جوی لف نوشته‌شده است. این داستان از زبان زنی روایت می‌شود که معلم زبان انگلیسی مهاجرهاست. او پسری 9 ساله دارد که ادعا می‌کند مغول است و همسری که با در مرز جدایی با اوست. تفاوت سلیقه زن و مرد در تربیت پسر 9 ساله‌یشان و ختم غائله‌ی مغولی نقطه عطف ماجراست. مرد با صراحت می‌خواهد همه‌ی لباس‌ها و متعلقات مغولی پسر را به آشغال‌خردکن بیندازد و اما مادر می‌گوید: " این وسط یک تخیل نوپا درخطره" (ص 36). زن در ابتدا نگران وفاداری پسرش با سگ پاکوتاه پیرشان است. در ادامه وقتی با رابطه‌ی زن با شاگرد پاکستانی‌اش بیشتر آشنا می‌شویم خواننده نگران وفاداری او با همسرش است. او از چیزهایی می‌گوید که قبلاً عاشقش بوده و در شاگرد پاکستانی‌اش به دنبال اشتراک می‌گردد. او نمی‌گوید که شاگردم مهندس است بلکه می‌گوید او در زندگی قبلی‌اش مهندس بوده. نویسنده به نحوی در این داستان به دنبال ساختن دنیای جدید و تبدیل به آدم جدید است؛ اما مرد قدکوتاه پاکستانی نمی‌گذارد مرزها از بین برود بنابراین پل‌های پشت سر زن خراب نمی‌شود و در پایان داستان خواننده امیدی به بهبود روابط خانوادگی دارد. توصیف دنیای مهاجرها در مواجه با محیط جدید، تخیلات کودکانه، دغدغه‌های میان‌سالی، تخصص والدین داستان و جهان شومی از نقاط برجسته داستان " نقشه‌هایت را بسوزان" است.

"خواب هاروی" نوشته استیون کینگ سومین داستان از این مجموعه است. زوال حافظه، عشق و علاقه و بنیاد خانواده در داستان "خواب هاروی" درخطر است. راوی دانای کل با تبحر دوره اجتناب‌ناپذیر میان‌سالی، بیزاری از پیری و رویارویی با آن را به چالش می‌کشد. "در این زندگی دیگر هیچ جور شگفتی، هیچ جور پیوند زناشویی عمیق کشف نشده‌ای وجود ندارد" (ص69). پرداختن به باور خرافه‌ای مانند اینکه کابوس اگر تعریف شود دیگر تعبیری ندارد ولی خوابهای خوب را باید در دل نگه داشت یکی از المان‌های قدرتمند این داستان است. "خواب بد مثل فروکردن تیری است در قلب خون‌آشام" (ص75). خواب هایی که می‌بینیم با ضمیر ناخودآگاه در ارتباط است. هاروی در سنی که دیگر شیطنت های دوران میان‌سالی را رد کرده، خوابی که می‌بیند به‌گونه‌ای نمایانگر نگرانی های یک پدر است و اما ذهن زن همچنان حول‌وحوش روابط عاطفی و کیفیت زندگی زناشویی می‌چرخد.

داستان "بوهمی‌ها" نوشته جرج ساندرز در مورد بچه های محله‌ی حاشیه‌نشین شهری است. راوی داستان یکی از همین بچه‌هاست و رابطه‌شان را با دو زنی که از بازماندگان نسل‌کشی اروپای شرقی هستند، تعریف می‌کند.

داستان " شمنگوا" نوشته لوئیزا ادریچ، داستانی است که در فضای سرخ‌پوستان آمریکا می‌گذرد. شمنگوا داستان موسیقی و تأثیر آن بر زندگی پیرمردی است که در اثر اتفاقی در کودکی چلاق‌شده و به‌واسطه‌ی هنرش بدن او شکل می‌گیرد. آب هرچه را با خود بیاورد پاک است و ویولن شمنگوا از این غائله مستثنا نیست. " اگر موسیقی را پیدا نکرده بودم، از سکوت مرده بودم" (ص 107). ویولن باعث می‌شود که طبیعت همه‌چیز در وجود شمنگوا تغییر کند و مسیر زندگی‌اش را به سمت دیگری سوق دهد. شمنگوا در خلال اینکه داستان آهنگینی تعریف می‌کند، کهن داستان برادرکشی را باز زنده می‌کند. هرکسی که به‌قصد جان دیگری مکر کند آیا خودش در دام مکر بزرگ‌تری گرفتار نمی‌شود؟

داستان "کمین" نوشته دانا ترت است. راوی داستان ماجرای کودکی خود را با نوه‌ی همسایه تعریف می‌کند که در جنگ ویتنام پدرش را ازدست‌داده. دو کودک هرروز در جنگ بازسازی‌شده‌ای صحنه نای کشته شدن پدر را زنده می‌کنند و به این شکل به جنگ واقعی نزدیک می‌شوند.

" قاضی شیوا رام مورتیگ|" نوشته ی ریشی ریدی داستان قاضی بازنشسته‌ای است که حالا به آمریکا آمده است تا با دختر و دامادش زندگی کند. قاضی بازنشسته که پایبند اخلاقیات است به‌سختی می‌تواند با محیط جدید ارتباط برقرار کند. او باوجودآنکه که هر پنجشنبه با دوست دوران کودکی‌اش ناهار می‌خورد باز از وضعیت موجود شکایت دارد و از اینکه دوستش همرنگ محیط جدید شده و برخی اصول خود را زیر پا گذاشته شاکی است.

داستان "دخترخاله‌ها" نوشته جویس گرول اوتس یکی از بهترین داستان های مجموعه نقشه‌هایت را بسوزان به شمار می‌آید. این داستان که به شیوه‌نامه‌نگاری روایت می‌شود از تغییر انسان و حقیقت درونی آن‌ها حرف می‌زند. ربا به‌طور اتفاقی کتاب خاطره گونه‌ای را می‌خواند و پی می‌برد که نویسنده دخترخاله‌ی اوست. او مصرانه شروع به نامه‌نگاری می‌کند. بعد از چندین نامه بالاخره جوابی سرد و ناامیدکننده از طرف دخترخاله به او می‌رسد. پروفسور مورگنشتون از ربا می‌خواهد که دست از نامه‌نگاری بردارد و او با آدم نای دیگری که ادعا دارند با او خویشاوندند فرقی ندارد؛ اما ربا دست‌بردار نیست و در نامه‌هایش کاری می‌کند که دخترخاله‌ی نویسنده‌اش با برخی حقایق روبرو شود و کم‌کم دل او را به دست می‌آورد در حالیکه در پایان داستان او به دنبال ربا می‌گردد. طی نامه‌هایی که بین آن دو ردوبدل می‌شود با لایه نای جدیدی از شخصیت‌ها روبرو می‌شویم. نویسنده بامهارت تمام از دروغ‌ها پرده برمی‌دارد و پوسته‌ی عریان حقیقت را به نمایش می‌گذارد. "فکر کردن درباره اینکه علم چگونه مبانی ژنتیک رفتار را نشان می‌دهد، خیلی هیجان‌انگیز است. (ص 182). از زمانی که نوع بشر وجود داشته، قوم کشی نای زیادی اتفاق افتاده. تاریخ اختراع کتاب‌هاست. (ص 189). هرروزی که زندگی می‌کنم قرار نبوده که زنده باشم و این مایه خوشحالی است. (ص 191).

داستان "پسری در سایکون" نوشته بروس مک الیتر آخرین داستان این مجموعه است. داستان ازاین‌قرار است که خاطره مأمور امنیتی بازنشسته‌ای را روایت می‌کند که سن 23 سالگی برای سازمان اطلاعاتی که اپیدمی گسترده ایجاد می‌کردند کارکرده است.او نه مأمور مخفی بوده و نه تحلیلگر سیاسی بلکه او ک ناقل انسانی برای پراکندن بیماری نای واگیردار بوده است. "می‌دانی اگر به کسی که دوستش داری دست بزنی، ممکن است او را بیمار کنی و این بیماری موجب مرگش شود." (ص 222). ناقل انسانی که به مکان موردنظر فرستاده می‌شود تا بیماری را در میان مردم پخش کند بعد از مدتی زندگی عادی نخواهد داشت. "متوجه شدم که به زن ها و بچه ها نگاه نمی‌کنم. اگر نگاهشان می‌کردم احساس می‌کردم قرار است بمیرند" (ص224).

یادداشتی بر مجموعه داستان نقشه هایت را بسوزان

به قلم: خاطره محمدی

 

فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب




  فروش تجهیزات ویپ   |   گردشگری ارم بلاگ   |   مشاور ایرانی در لندن   |   تهران وکیل  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


دوره ای که به جرات میتونه ورق زندگیتو عوض کنه! دوره ای که به جرات میتونه ورق زندگیتو عوض کنه! مشاهده